اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یا
دانلود تحقیق زندگی نامه ويکتور وازارلی
این تحقیق ، با موضوع زندگی نامه ويکتور وازارلی بصورت Word انجام گرفته است.تحقیق برای رشته های زبان و ادبیات فارسی مناسب است و در 11 برگه می باشد. شما می توانید این تحقیق را بصورت کامل و آماده تحویل از پایین همین صفحه دانلود نمایید. مقدمه من کارهای ويکتور وازارلی نقاش و نويسنده ی صاحب نام فرانسوی مجارستانی الاصل را ديده بودم و وصف ابتکاراتش را شنيده بودم. در ملاقاتی که با او در کارگاهش در جنوب فرانسه داشتم، او را بهتر از آنچه شنيده بودم، ديدم. در آن وقت او حدود ۷۰ سال داشت، ولی خيلی جوانتر مانده بود. شوخ طبع بود. دانشی عميق در مسائل هنری داشت و دارای ذهنی مملو از ذخيره ها علمی بود. از هنرهای ايران بی خبر نبود. به خصوص هنرهای ادوار دور. میگفت، من طب را شروع کردم، ولی پس از چند سال ديدم به دردم نمیخورد و عشق من به هنر است. بعد به رشته ی هنری روی آوردم و در آکادمی بوداپست به آن ادامه دادم. پس از مدتی، در سن ۲۲ سالگی خودم را به پاريس رساندم و محيطم را عوض کردم. در اين جا سعی کردم با بزرگان هنر در تماس باشم. سعی من در به وجود آوردن يک مکتب نوگرايی بود. خيلی کوشيدم، تا به آن برسم. او معتقد بود که سطوح افقی گويی برجسته میشوند و آنچه در حالت عمودی است میتواند پويا به نظر آيد. وی فعاليتش را صرف به وجود آوردن هنر متحرک و جنبشی کرد. اين کار يکی از تازه ترين روش های نقاشی بود که قبلاً به فکر کسی خطور نکرده بود و او توانست با استفاده از خطای بصر آثار هنری خود را بيافريند. وازارلی توضيح میداد که کشف و پيدايی اين مکتب در مراحل مختلف صورت گرفت. وی میگفت: «ابتدا فکرم را متمرکز در برداشتن مرز بين نقاشی و مجسمه سازی کردم و پس از آن به کارگرفتن مواد جديد و صنعت نوين در حالتهای بديع در جهت مصارف مختلف زندگی روزمره، پرداختم.» زمانی که در اين باره بحث میکرد، با هم در اطاقش نشسته بوديم که مثل اطاق ساير نقاشان، مملو از رنگها، قلموها و وسايل نقاشی بود. اطاق پنجرهای به کارگاه داشت. او گه گاه بلند میشد و به کارگاه نگاه میکرد. در کارگاهش – که بايد بگويم مثل يک گاراژ بزرگ تعميرات اتومبيل بود و سقفی بلند داشت – از جرّثقيل گرفته تا وسايل بزرگ حمل و نقل اشيای سنگين در آن ديده میشد. چند نفر مشغول کار بودند. اينان کارگران تخصصی بودند که تحت نظر او آموزش ديده بودند و هنرمندان جوانی نيز با او همکاری میکردند. روی ميز او عکس و نقشه ی نرده ی دانشگاه مون پليه را ديدم که برای در ورودی دانشگاه، به ارتفاع متجاوز از يک متر و طول چند متر طرح ريزی کرده و ساخته بود. اين نرده با ميله های فلزی عمودی درست شده بود و بدون اضافه نمودن چيزی به ميله ها، حرکاتی به صورت نيم دايره و قوسی وحرکات ديگری را ظاهر می ساخت، به طوری که در موقع نگاه کردن به ميله، بيننده حالت عمق و برجستگی وحرکت را در آن رؤيت میکرد، يعنی او توانسته بود از اصل خطای بصری بهره گيرد.. در اين کار نور وظيفه ای نداشت، ولی در کارهای ديگرش نور يکی از ارکان مهم محسوب میشد. او به دوگانگی و پيچيدگی دسنها معتقد بود و برای رسيدن به اين پيچيدگی از اصول هندسی استفاده میکرد. از اين طريق توانست، حالت ديد تماشاچی را عوض کند و با آفرينش هنر جنبشی، موج بينندگان را به سوی مکتب خود بکشد. وی اين هنر را اُپ آرت ناميد Op (optical) Art. اوج اين مکتب در سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۷ بود که ابتدا در نيويورک سر و صدا به پا کرد و پس از آن به ترتيب در پاريس، آمستردام و لندن و ساير پايتختها، که آثار او را به نمايش گذاشتند. اين مکتب، زودگذر نبود و هنوز هم به قوت خود پابرجاست. وازارلی را پدر اُپ آرت ناميده و او را يکی از برجسته ترين هنرمندان قرن گذشته به حساب آوردند. اولين کارهای ابتکاريش در آگهی های تجارتی ديده شد که در آن نقاشی از روش هندسی الهام گرفت، مثل کانديسکی، براک و پيکاسو. او دايره و مربع را با هم ترکيب میکرد، در صورتی که اين دو با هم کم مأنوس هستند، چون يکی گرد و ديگری دارای ابعاد افقی و عمودی است. ولی او توانست با آشتی دادن اين دو شکل هندسی، ترکيب زيبايی به وجود آورد و آن دو را با هم مأنوس کند. وی گذشته از آن برای هر رنگی وظيفه ای تعيين کرد و رنگها را استاندارد کرد و يک زبان برای رنگها با شرايط و مکان خاصی قايل شد. او عکاسی را هم در کارهاي خود دخالت داد، يعنی با عکاسی کارهايش را بزرگ و کوچک می کرد و هر فرمی که میخواست، از طريق عکاسی به آنها میداد. اين کار را فتوگرافيسم ناميد و چند نمايشگاه در پاريس از اين آثار خود در معرض بينندگان قرار داد. آثار هنری او را میتوان به پنج دوره مختلف تقسيم کرد که هرکدام ابتکاری بوده و برای خود مطلبی جالب و قابل تعمق است. در مورد او می گويند که باتکنيک چشم سومی که در بيننده ايجاد کرده است، توانسته بيننده را در يک افق مافوق ديد يک تصوير ببرد. او به يک اثر سه بعدی توفيق يافت که تا آن زمان از ديدگاهها پنهان بود. وازارلی در ۹۱ سالگی دنيای هنر را ترک گفت. فهرست مطالب1. مقدمه. 12. آپ آرت... 33. اپ، آرت یا هنردیدمانی.. 44. ویكتور وازارلی و اُپ آرت... 75. بیوگرافی.. 7
|
برچسب های مهم